- کاغذ گیر
- آلتی که کاغذ را نگاه دارد، کاغذی که به جهت منع نفوذ باد دریچه و پنجره را بدان پوشانند خصوصا و کاغذی که بر شبکه و پنجره تا بدانها چسبانند تا گرد و غبار و نور آفتاب بدانها نرسد: (یار پنهان ز نظر گشت چو شد دیده سفید مانع پرتو خورشید بود کاغذ گیر) (طاهر غنی)، آلتی که خاتم بندان از عاج سازند و هنگام نوشتن نامه و مانند آن کاغذ در آن استوار کنند تا از آسیب باد بر هم نخورد (در هندوستان معمولست)
معنی کاغذ گیر - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کاغذ سازی: (افتتاح کار خانه کاغذ گری (بزمان ناصر الدین شاه)،) (الماثر و الاثار 103)
کاغذ ساز: (بس که خورد از نوخطان تحریر شوقم دست رد رخنه ها در نامه ام چون قالب کاغذ گرست) (ملا طغرا)
باده خوار میگسار
عمل بریدن کاغذ، (اصطلاح ارباب دفاتر) کم کردن جمع پول از روی خیانت و دزدی: (که مشرف گل کاغذ بری کرده. ) (مشابهات ربیعی ملا طغرا)
کسی که بکاری می پردازد آنکه مباشر کاری شود، سنگ محکم یا ستون سنگی استواری که در ساختن عمارت بکار برند. یا کار گیر بنا. سنگی محکم که بدان ساختمانی بنا کنند، نوعی پارچه درشت و ستبر، سرداب زیر زمین، غار کهف، گنبد
آلتی که بدان کاغذ برند